سیاست افزایش واردات برخی محصولات کشاورزی همچون چای و برنج در سال گذشته از عوامل اصلی ایجاد رانت و همچنین کاهش شدید درآمد کشاوزان شده است.
به گزارش اعتبار، سامان بدر| موضوعی که در مورد واردات چای دبش صورت گرفت به نوع دیگر در مورد برنج نیز رقم خورده است. سیل گسترده واردات برنج در سال گذشته که به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی ۱٫۷ میلیون تن واردات اضافه بوده عامل رکود در بازار برنج ایرانی شد.
سال گذشته برنج محبوب و مرغوب هاشمی به کیلویی ۱۴۰ هزار تومان هم رسیده بود. بعد از آن ممنوعیت ۴ ماهه واردات برنج برداشته شد و سیل واردات به کشور شروع شد. بنا به گفته وزارت جهاد کشاورزی میزان واردات برنج در سال گذشته به ۱٫۸ میلیون تن رسیده بود که نسبت به قبل سی درصد افزایش داشت. برنجی که با ارز نیمایی وارد شد و در بازار شمال نیز به وفور دیده شد. واردات سنگین قیمت برنج داخلی را به نصف تقلیل داد. ولی این ارزانی در واقع بسترسازی برای نابودی قشر کشاورزان بود که محصولات آنها روی دستشان باقی ماند.
چرا واردات بی رویه برنج پررنگ نشد!؟
قضیه چای وارداتی از آنجا پررنگتر شد که تقریبا قاطبه واردات توسط یک شرکت انجام شد. در سال ۱۴۰۱ کل ارز تامین شده برای واردات چای حدود یک میلیارد و ۳۹۶ میلیون دلار بود که از این میزان یک میلیارد و ۱۰۱ میلیون دلار به گروه چای دبش اختصاص داده شد. این مساله در مورد برنج ظاهرا رقم نخورده است.
در مورد برنج وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده که مجوز خاص به یک برند داده نشده است. احمد خانی نوذری معاون بازرگانی وزارت جهادکشاورزی در این رابطه گفته است: در سال گذشته بیش از ۱۵۰ بازرگان و مجموعه تولیدی اقدام به واردات برنج به کشور نموده اند که سهم واردات هیچکدام آنها بیشتر از ۲۰ درصد نبوده است.
با این حال او تایید میکند که واردات برنج در سال ۱۴۰۱ سی درصد افزایش یافت تا بازار کنترل شود.
شاید اگر در مورد چای هم واردات بین واردکنندگان تقسیم میشد چندان خبری از جنجالهای اخیر نبود و موضوع اهمیت کمتری پیدا میکرد. حالا واردکنندگان برنج خیلی نیز معتقد هستند که این میزان واردات برای کنترل بازار مناسب است و تولید سه میلیون برنج داخلی را نیز تکذیب کردهاند. با این حال کمتر کسی میتواند منکر شود که واردات بی رویه سال گذشته بیشترین آسیب را به قشر کشاورزان وارد نموده است.
چرا کسی صدای کشاورزان را نمیشنود!؟
مطالبه کشاورزان گهگاه شنیده میشود که دیگر تکراری هم شده است و گوش شنوایی نیست. به طور مثال میگویند « کسی محصول ما را نمی خرد و یا از سال گذشته محصولمان در انبارها مانده و خراب شده است. عوامل مختلف ما را مجبور میکند که محصولمان را به قیمت کمتری به دلال بفروشیم.»
شاید برای بسیاری این سوال مطرح باشد که اگر واردات برنج و چای این چنین بی رویه است، پس چرا در مورد محصولات دیگر چنین بذل و بخششی صورت نمیگیرد. هنگام برنج و چای همه یاد ارزانی و کنترل بازار میافتند ولی وقتی صحبت خودرو و لوازم خانگی میشود تولید کننده اهمیت بیشتری پیدا میکند. دلایل این موضوع میتواند متنوع باشد. ولی یکی ظاهرا این است که کشاورزان قدرت چندانی برای ارتباط مستقیم با دولتمردان ندارند. صنعتگران خودرو و لوازم خانگی و واردکنندگان همیشه این توانایی را دارند که با وزیر بنشینند و درخواستهای خود را مطرح کنند، کشاورزان چقدر با وزیر نشستهاند و صحبت کردهاند؟ تقریبا هیچ! شاید در اندازه همان صحبت پیرمرد کشاورز طبسی که وزیر اسبق جهادکشاورزی را دید و گفت خودتان میدانید و مملکتتان!
برخی نمایندگان مجلس به ویژه در استانهای شمالی برخی دغدغهها را مطرح میکنند و در زمانه انتخابات تهدید به استعفاء نیز دارند. ولی نه جدی هستند و نه اتفاقی میافتد. همین اتفاق نیز در نهایت منجر به چنین تصمیمگیریهایی میشود که ضرر اصلی را کشاورزان میبینند و سودش به جیب چند شرکت داخلی میرود که به بهانه ارزان شدن بازار از رانت استفاده میکنند. توجیهش هم میماند به پای دولتمردان!