هادی حق شناس/
در ماههای اخیر شاهد بودیم که رییس هیات عامل صندوق توسعه ملی از خالی شدن حساب صندوق توسعه ملی خبر داده است. صندوق توسعه ملی ایران یک نهاد دولتی است که سال ۱۳۸۹ بعد از شکست صندوق ذخایر ارزی تاسیس شد. در واقع سال ۱۳۸۷ دولت احمدی نژاد هیات امنای حساب ذخیره ارزی را منحل کرد و این به معنای پایان کار این حساب تعبیر شد. محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۷ موجودی حساب ذخیره ارزی را محرمانه اعلام کرده بود. در خصوص صندوق ذخیره ارزی و حساب ذخیره ارزی باید چند نکته مهم را در ابتدا یادآور شد.
نکته اول اینکه نفت در اقتصاد ایران نباید به عنوان منبع درآمد تلقی بشود، نفت ثروتی است که باید به ثروت تبدیل شود اما به دلایل مختلف ما نفت را در بودجه در سمت درآمدها ذکر میکنیم و ما به ازای آن مصارف تعریف میکنیم. در ابتدا همین نفت را صرف پروژههای عمرانی میکردند اما امروز منابع نفتی صرف هزینههای جاری هم میشود به عبارت ساده تر این ثروت تبدیل به ثروت نمیشود بلکه بخشی از آن تبدیل به هزینههای جاری میشود.
نکته مهم این است که فلسفه حساب ذخیره ارزی که بعد تبدیل شد به صندوق ذخیره ارزی این بود که قرار بود مازاد فروش نفت که در بودجه پیشبینی میشود در یک حسابی به نام حساب ذخیره ارزی که بعدها به عنوان صندوق ذخیره ارزی نام گرفت سپرده گذاری شود و صرف پرداخت تسهیلات به بخش خصوصی بشود و اگر درآمدهای نفتی به هر دلیلی تحقق پیدا نکرد در بودجه سنواتی در واقع با مصوبه مجلس ما به تفاوت را بتوانند از این حساب یا صندوق ذخیره ارزی برداشت بکنند.
لذا اگر این دو نکته را به عنوان فرض در نظر بگیریم حالا باید به این تحلیل بپردازیم که عملا بر سر حساب ذخیره ارزی یا صندوق ذخیره ارزی چه آمده است؟ بر اساس گزارش هایی که موجود است ۱۵۰ میلیارد دلار به این حساب واریز شده و حدود ۱۰۰ میلیارد دلار را دولتها برداشت کردند و ۴۰ میلیارد دلار هم تسهیلات پرداخت شده است.
چرا دولتها از این صندوق برداشت کردند؟ با مصوبه دولت برداشت کردهاند، چرا مجلس چنین مصوبهای داشته؟ مجلس به دلیل اینکه در سالهای تحریم درآمدها تحقق پیدا نکرده اجازه برداشت به دولت داده و یا اینکه گاهی اوقات نمایندهها و مجلس آمدهاند طرحی را مصوب کردهاند مثلاً برای آبرسانی مناطق محروم یا طرحهایی از این دست، اجازه دادهاند دولت برداشت کند پس با مجوز قانونی برداشت شده اما آن بخش دوم که تسهیلات پرداخت کردند، اصلا جزو اساسنامه صندوق ذخیره ارزی بوده که بتواند تسهیلات مالی را به بخش خصوصی پرداخت بکند .
حالا سوال این است چکار کنیم که این پول نفت به عنوان ثروت بین نسلها حفظ بشود؟ مثل صندوق انرژی یا صندوق نفت نروژ و بسیاری از کشورهای نفتی این پول را در آنجا ذخیره میکنند و عمدتاً هم در خارج از کشور سرمایهگذاری میکنند و سود آن را در بودجه سنواتی میآورند. در واقع هیچگاه به اصل پول دست زده نمیشود.
به نظر میرسد که در ایران هم باید همین اتفاق بیافتد یعنی این صندوق منابعی که در آن جمع میشود اگر این منابع در سطح بین الملل سرمایهگذاری شود و سود آن وارد کشور بشود شاید این ثروت بین نسلی بهتر حفظ شود.
اما واقعیت مطلب این است که یکی از دلایلی که این ارقام صندوق ذخیره ارزی کم شده این است که ما در یک دهه گذشته و به طور مشخص دهه ۹۰ بیشتر سالهای این دهه ما تحریم بودیم. تحریم یعنی عدم تحقق درآمدهای نفتی، در نتیجه وقتی درآمدهای نفتی تحقق پیدا نمیکند دولتها گرچه با اجازه و مصوبه مجلس برداشت میکنند اما مجبور بودند که برداشت انجام دهند تا بتوانند کشور را اداره کنند لذا باید برویم به سراغ علت خالی شدن این صندوق، و دلیل اصلی علت خالی شدن این صندوق همانطور که ذکر کردم این بوده که چون تحریمها بر فروش نفت و انتقال درآمدهای نفتی وجود داشته مجبور شدند که این برداشتها را انجام بدهند.
بنابراین اگر بخواهیم در مورد این صندوق پیشنهادی بدهیم و آن ایده و پیشنهاد با این راهبرد باشه که فروش نفت و این ثروت برای نسلهای آینده حفظ بشود به نظر میرسد دو راهبرد باید داشته باشیم یکی اینکه به شرطی میتوانیم این کار را بکنیم که کشور تحت تاثیر تحریمها نباشد دوم اینکه یک مکانیزم و راهکاری تعریف شود که منابع این صندوق تماما در اختیار بخش خصوصی ذیصلاح قرار بگیرد و یا در پروژههای بین المللی سرمایهگذاری بشود که توجیه اقتصادی داشته باشد تا اصل و فرع این ثروت حفظ و به نسلهای بعدی منتقل بشود.
حساب ذخیره ارزی یا صندوق ذخیره ارزی باید برای آن سازوکاری انتخاب شود که منابع نفت و گازی که وارد آن میشود این منابع دستخوش تغییرات دولتها و مجالس مختلف قرار نگیرد و به عنوان یک ثروت بین نسلی به نسلهای بعدی منتقل بشود و حداکثر، سودی که از محل سرمایهگذاری این صندوق حاصل میشود یا سود تسهیلاتی که از این صندوق کسب میشود آن سود وارد بودجه سنواتی بشود و اصل منابع صندوق برای نسل های بعدی محفوظ بماند .
به نظر میرسد اگر چنین اتفاقی بیافتد و ما صندوق ذخیره ارزی داشته باشیم که دولتها به آن دست نزنند این اعتبار کشور را افزایش میدهد و هم اینکه نفت برای نسلهای آینده هم باقی خواهد ماند این راهکار موجب میشود منابع صندوق کم نشود.
البته فلسفه حساب ذخیره ارزی در برنامه سوم توسعه و همچنین صندوق ذخیره ارزی هم همین بوده اما به دلیل مسائل سیاسی و تنشهای سیاسی و تنشهای بین المللی که اتفاق افتاد منجر به این شد که این صندوق خالی بشود.