اعتبار، لیلا پورابراهیمی- شعارهای سال همچنان اقتصادی و بر مبنای حمایت از تولید داخل است. هرچند که امسال به جهت عدم دستیابی به اهداف برنامههای پنجساله، ناتوانی دولتها، ضعف در حوزه دیپلماسی اقتصادی، سقوط آزاد قدرت خرید و بحران شدید معیشت که البته قرار نبود اتفاق بیافتد برنامه مهار تورم و گرانی هم به جمع این شعارها اضافه شد.
سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ یکی از اسناد بالادستی کشور است که بسیاری از سیاستها، رویکردها و حتی برنامههای توسعه ۵ ساله بر مبنای آن شکل و در معرض اجرا قرار گرفت به گونهای که قرار بود گشایشهای اقتصادی و غرور را برای کشور و مردم ایران به ارمغان بیاورد.
برنامه پنجساله هفتم توسعه که با یکسال و نیم تأخیر توسط دولت سیزدهم تدوین و جهت بحث و بررسی روانه مجلس یازدهم شد آخرین برنامه پنجساله و چهارمین برنامهای است که باید در قالب سند چشم انداز ۱۴۰۴ اجرایی شود.
سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ در سال ۱۳۸۴ با اهدافی همچون دستیابی ایران به کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فنآوری در بین کشورهای آسیای جنوب غربی ابلاغ شد.
در قالب سند چشمانداز ۱۴۰۴ اهدافی در حوزه اقتصادی برای کشور پیشبینی و متصور شده است که بهتر دیدیم در تحریریه اعتبار به دستاوردها و یا عقبگردهای حاصل از عدم اجرای برنامه بپردازیم.
سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ در سال ۱۳۸۴ با اهدافی همچون دستیابی ایران به کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فنآوری در بین کشورهای آسیای جنوب غربی ابلاغ شد تا بر مبنای آن برنامههای کوتاه مدت و میان مدت تدوین شوند، هدفی که بررسی و نگاه اجمالی نشان میدهد در بسیاری از بخشها محقق نشده و به کج راهه رفته است.
برخورداری از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیطزیست مطلوب از دیگر مؤلفههای مورد تأکید در این سند بالادستی است که تحقق هر کدام از آنها امید را به جامعه ایران تزریق میکند.
رشد اقتصادی که به چشم نیامد و پولی که بیارزش شد
در جدیدترین گزارش صندوق بينالمللی پول و محاسباتی که توسط اين نهاد بينالمللی انجام شده، ايران با توليد ناخالص داخلی يک هزار و ۵۹۶ ميليارد دلاری خود در سال ۲۰۲۲ بهعنوان بيست و دومين قدرت بزرگ اقتصادی جهان در اين سال شناخته شد، رتبهای که همانند بسیاری از موارد دیگر برای مردم محسوس نیست و دلایل آن باید توسط تحلیلگران مسائل اقتصادی بحث و بررسی شود.
اما در سال ۲۰۲۳ جدولی نیز از بیارزشترین واحدهای پول دنیا منتشر شد در این جدول دونگ ویتنام، لئون سیرالئون، کیپ لائوس، روپیه اندونزی، سوم ازبکستان، فرانک گینه، گورانی پاراگوئه، پزوس کلمبیا و ریل کامبوج رتبههای دوم تا دهم را به خود اختصاص دادند و ریال ایران به عنوان بی ارزشترین واحد پولی در صدر جدول قرار گرفت.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنان در مورد ارائه آمار شفاف فقر نه تنها خودداری میکند بلکه میگوید؛ خط فقر توسط ۱۲ دستگاه رصد میشود.
نرخ بهرهوری در کشور به پایینترین سطح خود در ۱۴ سال گذشته رسید
برخورداری از رفاه، زمانی در ادبیات اقتصادی ایران در سال ۲۰۰۵ قرار گرفت که آمار فقر، فقر مطلق و فقر خشن در جامعه به جایگاه کنونی نرسیده بود، در فقر خشن دسترسی مردم به مسکن، تغذیه مناسب و آموزش به پایینترین سطح خود میرسد، کارشناسان حوزه اقتصاد در اینباره معتقدند؛ در حال حاضر نرخ بهرهوری در کشور به پایینترین سطح خود در ۱۴ سال گذشته رسیده و به همراه نرخ بالای بیکاری به فقر خشن دامن زده است با این وجود ۷۰ درصد از مردم ایران زیر خط فقر و ۶ درصد زیر خط گرسنگی هستند.
حال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنان در مورد ارائه آمار شفاف فقر نه تنها خودداری میکند بلکه میگوید؛ خط فقر توسط ۱۲ دستگاه رصد میشود و علت اعلام نشدن آن به صورت رسمی ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده است.
اوایل امسال مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی در مورد افزایش نرخ خط فقر اعلام کرد که بر اساس آن این نرخ در ایران طی یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است به بیان دیگر مطابق دادههای این گزارش بیش از ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار دارند بنابراین مطابق با معیارهای بسیار حداقلی، فقیر به حساب میآیند.
«مراد راهداری»، استاد اقتصاد در همین زمینه میگوید: به غیر از فقر مطلق که در آن حیات فرد در خطر جدی قرار دارد در فقر نسبی میزان درآمد برای یک خانوار چهار نفری حداقل ۱۲ میلیون تومان است. که با یک حساب سرانگشتی میتوان نتیجه گرفت در حال حاضر تقریبا ۷۰ درصد از مردم ایران زیر خط فقر نسبی هستند.
در عوض «حسین راغفر»، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر اعتقاد دارد: ۳۳ درصد از مردم ایران با فقر مطلق دست و پنجه نرم میکنند و ۶ درصد از آنان نیز در زیر خط گرسنگی به سر میبرند.
۵۸ درصد مردم ایران برای زنده ماندن تلاش میکنند
پس از اعمال تغییرات در قیمت بنزین در آبان ۹۸ پیامدهای فقر اقتصادی بیش از هر زمان دیگر دامان جامعه ایران را گرفت به طوریکه در دی ۱۳۹۹ اعلام شد با توجه به آمارهای گوناگون مانند حقوق و دستمزد دریافتی، تورم و گرانیها، ۵۸ درصد مردم ایران برای زنده ماندن تلاش میکنند نه زندگی کردن.
۱۲ سال است که در کشور تولید واقعی رشد نکرده است
همچنین بر اساس دیدگاه «مراد راهداری» عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور یکی از عوامل فقر رشد بیکاری است، وی در همین زمینه میگوید: ۱۲ سال است که در کشور تولید واقعی رشد نکرده است، یعنی سرمایهگذاری انجام نگرفته و این یعنی خالص اشتغال ایجاد نشده است.
همانطور که قبلا اشاره شد، سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد و تبعیض از اهداف ترسیم شده در سند چشم انداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ است، عواملی که جملگی متأثر از مسائل و اتفاقاتی است که حول محور اقتصاد و معیشت رقم میخورد به طوریکه رگ حیات آرزوهای ۲۰ ساله به شدت وابسته به آن است.
دستیابی ایران به کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فنآوری در بین کشورهای آسیای جنوب غربی آرزوی دیگری است که در سند چشمانداز ۲۰ ساله و در قالب برنامههایی هدفمند دنبال شد.
در همین زمینه با نگاهی به تازهترین آمارهای رشد اقتصادی در منطقه خاورمیانه که قرار بود ایران به سرآمد آنها تبدیل شود متوجه خواهیم شد که نتایج آنچنان که انتظار میرفت رضایت بخش و امیدبخش نیست.
عربستان سعودی دارنده بیشترین رشد اقتصادی منطقه در سال ۲۰۲۲
میانگین رشد اقتصادی ۲۰۲۲ در منطقه خاورمیانه ۵٫۸ درصد بود که در این میان کشورهای عضو شورای خلیج فارس توانستهاند به رشد ۷٫۳ درصدی دست پیدا کنند.
همچنین بالاترین رشد اقتصادی منطقه در سال ۲۰۲۲ به عربستان سعودی با ثبت رشد ۸٫۷ درصدی اختصاص پیدا کرده و پس از آن عراق و کویت با رشد ۷٫۹ درصدی و مصر و امارات متحده عربی با رشد ۶٫۶ درصدی در جایگاههای بعدی قرار گرفتند.
برخی رسانههای داخلی، رسیدن نرخ رشد علمی ایران به ۱۱ برابر نرخ رشد میانگین جهانی را تیتر میکنند، اما آمار مهاجرت فزاینده نخبگان از کشور نگرانکننده است.
رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۲ تنها ۲٫۷ درصد
این آمارها نشان میدهد در حالیکه تنها دو سال به پایان مهلت زمانی تحقق سند چشمانداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ باقی مانده رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۲ معادل ۲٫۷ درصد تخمین زده شد و با توجه به اوضاع موجود و نوع مناسبات اقتصادی و سیاسی و افت جهانی، رشد ایران در سال ۱۴۰۲ به ۲ درصد کاهش پیدا خواهد کرد که این آمار از میانگین رشد اقتصادی منطقه پایینتر است.
این روزها کشور ناگزیر است نفت خود را ۲۰ درصد زیر قیمت جهانی به روسیه بفروشد و برای دور زدن تحریمها میلیونها دلار هزینه واسطهگری پرداخت کند یا برای دریافت طلب ۱۰ میلیارد دلاری خود از کشور عراق به جای دریافت دلار و جبران کسری ارز احتمالا به برنامه تحویل کالاهای اساسی و دارو تن دهد.
برخی رسانههای داخلی، رسیدن نرخ رشد علمی ایران به ۱۱ برابر نرخ رشد میانگین جهانی را تیتر میکنند، اما آمار مهاجرت فزاینده نخبگان از کشور نگرانکننده است، برآوردها نشان میدهد کوچ هر ایرانی بیانگر خروج ۱۲۰ هزار دلار از کشور است، مهاجرتی که ابتدا از طبقه نخبگان شروع شد و دامنه آن به سایر طبقات از جمله کارگران رسید.
تا به موجب آن نیروی کار ایرانی که قرار بود در چشم انداز ۲۰ ساله به رشد و توسعه کشور کمک کند در سودای دریافت دستمزد منصفانه و بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت خود راهی بازار کار قطر، امارات و سایر کشورهای حوزه خاورمیانه شود.
با روندی که هماینک مشاهده میکنیم، دستیابی به کمتر از نیمی از اهداف اقتصاد محور و مورد نظر سند چشمانداز ایران در افق ۱۴۰۴ در بخش رشد اقتصادی در منطقه و ارتقاء رفاه و معیشت مردم دور از انتظار خواهد بود و به ناچار این سند در دفتر بلندبالای آرزوهای ایران ثبت خواهد شد.