بررسی روندی موضوعات و اخبار اقتصادی کمک میکند تا درک درستی از وضع امروزمان در حوزه اقتصادی داشته باشیم.در این بررسی تاریخی برخی موضوعات، نهادها و اشخاص به صورت خاص مورد بررسی قرار میگیرد تا مخاطب با مطالعه آنها به شناخت نسبی از اوضاع اقتصادی ایران دست یابد.
۳۱ خرداد ۱۳۸۳؛ پیشنهاد دولت به مجلس برای تامین ۱۰ تریلیون ریال کسری یارانه ها
به گزارش اقتصاد نیوز، معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی گفت: امسال برای جلوگیری از رشد قیمت کالاهای اساسی و تحویل این کالاها به میزان سال گذشته، حدود پنج تریلیون ریال کسری یارانه وجود دارد. حسن یونس سینکی افزود: طبق بند «الف» تبصره «پنج» قانون بودجه سال ۸۳، دولت باید تا سقف ۲۷ تریلیون ریال یارانه مستقیم و ۹ تریلیون و ۲۳۰ میلیارد ریال از محل مابهالتفاوت فروش ارز، کالای اساسی در اختیار مردم قرار دهد.
وی گفت: دولت بابت سال ۸۲ حدود سه تریلیون ریال یارانه به دستگاههای مباشر تامینکننده کالا و دو تریلیون و ۲۰۰ میلیارد ریال بابت یارانه کود، بذر، سم و نهادههای کشاورزی بدهکار است که در مجموع کسری یارانهها برای تامین کالاهای اساسی در سال ۸۳ را به حدود ۱۰ تریلیون ریال میرساند.
وی با اشاره به اینکه دولت نمیتواند بیش از سقف مصوب در بودجه، مبلغی را هزینه کند و برای این کار نیاز به مجوز مجلس شورای اسلامی دارد، افزود: دولت لایحه دوفوریتی تامین کسری یارانههای سال ۸۳ را تنظیم کرده و به زودی به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد.
۳۱ خرداد ۱۳۹۳؛ چالش ورود دهه شصتیها به بازار کار
معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور اعلام کرد که دولت قصد دارد نرخ بیکاری را تا پایان امسال تک رقمی کرده و آن را به ۹٫۵ درصد برساند؛ این در حالی است که براساس آخرین آماری که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، نرخ بیکاری در سال ۱۳۹۲ به ۱۰٫۲ درصد رسیده که یکی از کمترین نرخهای بیکاری طی سالهای پس از انقلاب است.
آنگونه که برخی اقتصاددانان میگویند به دلیل وابسته شدن ساختار اقتصاد به واردات از نیمه دهه هشتاد تا سال ۱۳۸۹ و شوک ناشی از تحریمها از سال ۱۳۹۰ به بعد بسیاری از کارگاهها از فعالیت باز ایستادند و افراد بیشتری کار خود را از دست دادند.
آمارها نشان میدهد تعداد دانشآموزان ابتدایی در کشور در فاصله سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ بین ۳ تا ۵ میلیون نفر بوده است. این تعداد در سالهای بعد، حالتی جهشوار به خود گرفت و تا سال ۱۳۷۰ نزدیک به ۱۰ میلیون نفر شد.
یعنی طی یک دهه، جمعیت دانشآموزان دبستانی در ایران نزدیک به دو برابر شد. به همین شکل، این شوک در دورههای بعدی در مقاطع دیگر تحصیلی نیز خود را نشان داد بهطوریکه بیشترین دانشآموزان مقطع متوسطه در کشور نیز در حد فاصل سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۱ با بیش از ۱۰ میلیون دانشآموز تجربه شد.
این در حالی است که براساس آمارهای مربوط به سال ۱۳۸۹ در این سال شوک متولدان از دو مقطع ابتدایی و متوسطه عبور کرده بود، به طوری که تنها نزدیک به ۶ میلیون نفر دانشآموز دبستانی و نزدیک به هشت میلیون نفر دانشآموز دبیرستانی وجود داشت. در مقابل در این سالها به شدت بر تعداد دانشجویان در کشور افزوده شد.
در حد فاصل سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ سالانه نزدیک به ۱٫۵ میلیون نفر بر تعداد کل دانشجویان در ایران اضافه شده است. این سالها، دقیقا مصادف با سالهای کاهش نرخ مشارکت اقتصادی است. موضوعی که بیانگر خروج جمعیت از بازار کار و ورود آنان به بازار آموزش عالی در این سالها است.
به این ترتیب میتوان برآورد کرد که از سالجاری به طور متوسط در هر سال نزدیک به ۱٫۵ میلیون نفر فارغالتحصیل آموزش عالی به بازار کار وارد شوند.