تعداد بسیاری از کشتیهای باری در طول دو هفته گذشته برای پرهیز از درگیریها در دریای سرخ مسیرهای جایگزین را انتخاب کردهاند و این مساله سبب شده حمل گندم از طریق کانال سوئز حدود ۴۰ درصد نسبت به سال قبل کاهش یابد و به ۰٫۵ میلیون تن برسد.
به گزارش اعتبار و به نقل از اکو ایران، براساس برآورد سازمان تجارت جهانی ۷۶ میلیون تن از گندم، دانههای روغنی و فرآوردههای دانههای روغنی سالانه از اتحادیه اروپا، فدراسیون روسیه و اوکراین به آسیا و آفریقای شرقی حمل میشود، که ۱۷ درصد از تجارت جهانی این کالاهای پایه را تشکیل میدهد.
در دسامبر ۲۰۲۳، حدود ۸ درصد از گندم حمل شده از اروپا، فدراسیون روسیه و اوکراین به کشورهای آسیایی و آفریقای شرقی از راههای به جز کانال سوئز منتقل شده است. این درحالی است که قبل از ماه دسامبر این نسبت ۳ درصد بوده است. در طول نیمه اول ماه ژانویه، تخمین زده میشود ۴۲ درصد از کشتیها مسیرهای جایگزین را انتخاب کرده باشند.
بررسیهای سازمان تجارت جهانی همچنین نشان میدهد که در مجموع ۳۳۰ هزار تن گندم از ابتدای ماه دسامبر تا نیمه ژانویه از اتحادیه اروپا از طریق مسیرهای جایگزین کانال سوئز حمل شده است، درحالی که این مقدار در سال گذشته ۵۰ هزار تن بوده است.
۱۹۰ هزار تن گندم نیز از فدراسیون روسیه از طریق راههای جایگزین کانال سوئز صادر شده است، درحالی که در مدت مشابه سال گذشته این میزان صفر بوده است. با اینحال، کل گندم حمل شده از اوکراین به کشورهای آسیایی و آفریقای شرقی همچنان برای عبور کانال سوئز را انتخاب کردهاند.
دادهها همچنین نشان دهنده کاهش واردات گندم از طریق حمل دریایی در ماههای اخیر است.
براساس گزارشی از وبسایت world grain، بسیاری از شرکتهای کشتیرانی بزرگ جهان از جمله مرسک، هاپاگ لوید و کشتیرانی مدیترانه، عبور کشتیهای خود از کانال سوئز را به حالت تعلیق درآوردهاند. برخی کشتیها مسیر خود از اروپا و ایالات متحده را از طریق دماغه امید نیک انجام میدهند که مدت سفر را هفتهها اضافه میکند و هزینهها را نیز افزایش میدهد.
حمل غلات در جهان در نقاط دیگر نیز با چالشهایی روبرو شده است. به علت پایین آمدن سطح آب کانال پاناما که به دنبال خشکسالی ایجاد شده است، غلات کمتری از طریق این کانال حمل میشود، چراکه کشتیهای بزرگ نمیتوانند از آن عبور کنند. حدود دوسال جنگ روسیه در اوکراین نیز صادرات غلات این کشور را کاهش داده است.
این اختلالها یادآوری میکند که زنجیره تامین مواد غذایی تا چه اندازه میتواند شکننده باشد. اگر اختلالها بدتر شود، میتواند کاهش در هزینه کالاهای اساسی را که مختل کند.