لیلا پورابراهیمی، اعتبار– چند روز قبل در خبرها آمد؛ طبق اعلام بانک مرکزی، با تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده مؤسسه اعتباری توسعه با حضور نمایندگان بانک مرکزی انحلال این موسسه مطابق با مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی تصویب شد، همچنین اخیرا از قول مدیر نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری اعلام شد ۳ مؤسسه مالی و اعتباری و یک بانک در آستانه انحلال قرار گرفتهاند، خبری که گمانهزنیهای زیادی را پیرامون اسامی بانک و مؤسسات مذکور موجب شد.
آنچه که در اینجا سؤال برانگیز است آن است که اساسا هدف مهم و غایی از تشکیل این بانکهای خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری چه بوده و چرا و به چه دلیل این نهادها وارد چرخه انحلال و یا ادغام میشوند، آیا اساسا بانک مرکزی به وظایف ذاتی خود عمل نکرده یا اینکه نافرمانی وسیعتری در نظام بانکی کشور رخنه کرده است.
بازار سرمایه مجری سیاستهای توسعه اقتصادی
دکتر «سید هاشم اورعی»، کارشناس اقتصادی و استاد تمام دانشگاه شریف در گفتوگو با اعتبار در این زمینه ابراز کرد: در تمام دنیا مؤسسات مالی Financial institutions ، صندوقهای بازنشستگی و یا صندوقهای سرمایهگذاری Pension funds و کلا شبکه بانکی که نوعا به آنها بازار سرمایه گفته میشود نقش بسیار بسیار مهم و ارزندهای در توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکنند، در واقع این مجموعههای مالی در تمام کشورهای دنیا موتور محرک اقتصاد محسوب میشوند.
به عقیده این تحلیلگر حوزه اقتصاد همه این مؤسسات، صندوقها و بانکها در کشورهای مختلف جهان زیرنظر مجموعهای کلانتر و نهادی دولتی فعالیت کرده و به شدت کنترل میشوند نظیر Federal Reserve ایالات متحده آمریکا، Bank of England انگلستان، دلیلش هم این است که هر تصمیم اقتصادی که توسط دولتها اتحاذ میشود در نهایت بازار سرمایه مجریان آن هستند بنابراین طبق واقعیتهایی که در دنیای امروز وجود دارد و پذیرفته شده است اگر دولتها بهترین تصمیم را هم بگیرند اما این زیرمجموعهها در بازار سرمایه به درستی از عهده اجرای آن برنیایند نه تنها اهداف اقتصادی میسر نمیشوند بلکه چالشهای بسیار زیادی در کشور به وجود خواهد آمد و این درست همان چیزی است که در ایران اتفاق افتاده است.
فساد در بازار سرمایه و شبکه بانکی
استاد دانشگاه شریف توضیح داد: در ایران بانک مرکزی به عنوان یک مجموعه کلان و نهاد دولتی به شدت ضعیف عمل کرده و میکند در واقع به جای اینکه بانک مرکزی در رأس همه این مؤسسات و صندوقها و بانکها قرار داشته باشد و شدیدا بر آنان نظارت کند عملکردش تقریبا برعکس است، موارد بسیار زیادی وجود دارد که به طور مثال نامه و مصوبه یا بخشنامه از بانک مرکزی به یک بانک میرود اما مدیرعامل بانک مربوطه هیچ توجهای به آن نمیکند، در واقع باید گفت دلیل بروز چنین برخوردها و روندهایی، فساد است.
مؤسسات مالی و بانکهای خصوصی با نادیده گرفتن بانک مرکزی و با کنار زدن آن هر کاری که دلخواهشان است را انجام میدهند.
دکتر سید هاشم اورعی تصریح کرد: منظور از فساد این است که بین زر و زور یعنی قدرت مالی و قدرت سیاسی، دانسته یا ندانسته یک پیوند نامیمون برقرار شده و در نتیجه وقتی سازمانهای مالی در کنار سیاسیون قرار میگیرند دیگر بانک مرکزی قادر به کنترل و اعمال نظارت بر آنان نیست، در صورتی که بانک مرکزی نهاد ناظر است و باید بر این مؤسسات مالی و اعتباری و بانکهای خصوصی تسلط داشته باشد اما از آنجایی که این رویه در ایران وجود ندارد ما شاهدیم که مؤسسات مالی و بانکهای خصوصی با نادیده گرفتن بانک مرکزی و با کنار زدن آن هر کاری که دلخواهشان است را انجام میدهند.
این تحلیلگر اقتصادی افزود: بعید میدانم حتی یک مورد مؤسسه مالی و اعتباری یا بانک خصوصی در کشور وجود داشته باشد که به نوعی وابستگیهای حکومتی و سیاسی نداشته باشند، به همین علت است که بانک مرکزی ضعیف عمل کرده و زورش به این بانکهای خصوصی و مؤسسات که تاکنون رها بودهاند نمیرسد. در حالیکه اگر همه چیز در کشور روی اصول پیش میرفت تمام این مؤسسات مالی و بانکهای خصوصی یک روز یا حتی یک ساعت هم نباید جلوی بانک مرکزی قد علم میکردند و در مقابلش میایستادند.
مؤسسات مالی و اعتباری در قامت کاسب و دلال
وی اذعان کرد: بسیاری از این مؤسسات حتی مجوز دائمی از بانک مرکزی ندارند اما در بازار سرمایه ایران فعالیت میکنند، این مجموعهها گوششان بدهکار حرفهای بانک مرکزی نبوده و نیست در حالیکه بانک مرکزی نرخ بهره به سپردهها را رسما اعلام میکند، نظرش در مورد نرخ بهره مرکب که از نظر شورای پول و اعتبار حرام است شفاف و روشن ابلاغ شده و یا در مورد عدم اخذ سپرده اجباری به ازای اعطای تسهیلات تولید انتظار اجرای صریح قانون را دارد اما این مؤسسات و بانکهای خصوصی به اقسام روشها از اجرای آن سر باز میزنند، در عوض بهره مرکب را میگیرند به موارد قانونی در مورد تسهیلات تولید آشکارا بیتوجهاند و به جای تبعیت از بانک مرکزی هر کاری که خود صلاح بدانند را انجام میدهند.
بانک مرکزی باید با شدت و با قدرت تمام وارد شود و جلوی تمام کارهای غیرقانونی مؤسسات مالی و اعتباری، بانکهای خصوصی و غیره را بگیرد.
این استاد دانشگاه اذعان کرد: معتقدم بانک مرکزی باید با شدت و با قدرت تمام وارد شود و جلوی تمام کارهای غیرقانونی مؤسسات مالی و اعتباری، بانکهای خصوصی و غیره را بگیرد، اینکه این روزها مجوز تنها یک مؤسسه مالی و اعتباری را باطل کرده این قطرهای در برابر دریاست زیرا مادامی که بازار سرمایه ایران مشخصا شبکه بانکی شامل مؤسسات غیردولتی تمام و کمال مصوبات بانک مرکزی را اجرا نکنند که نمیکنند محال است ایران به توسعه اقتصادی برسد.
به عقیده وی، بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری پول را از مردم گرفتهاند و در مملکتی که تورم آن ۵۰ درصد است به آنان ۲۰ درصد بهره پرداخت میکنند و به جای آنکه سرمایه تجمیع شده را طبق اساسنامه و ماموریت ذاتیشان به بخش صنعت و بخش مولد اقتصاد سرازیر کنند در قامت کاسب و دلال ظاهره شده مراکز تجاری بزرگ میسازد یا زمین، سکه، دلار و زمین خریداری میکند.
درآمدزایی نامشروع به جای تسهیلسازی توسعه اقتصادی
استاد دانشگاه شریف میافزاید: از آنجا که کمک به بخش مولد و تسهیلسازی توسعه اقتصادی کشور هدف اساسی از تشکیل بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری است بنابراین نوع برخورد بانک مرکزی با مؤسسات و بانکهایی که از این رویه قانونی تبعیت نمیکنند باید شدت بیشتری داشته باشد تا از این طریق این مجموعهها در مسیر اصلی قرار بگیرند.
به عقیده این تحلیلگر حوزه اقتصاد، اینکه در خبرها میآید بانکی و مؤسسهای همه تسهیلات را به شرکتهای وابسته به خودش داده یا وامهای کلان را سمت پرسنل زیرمجموعهاش سرازیر کرده نشان میدهد مؤسسات و بانکهای خصوصی مذکور که هیچ تبعیتی از بانک مرکزی و قوانین آن ندارند به یک مرکز فساد تبدیل شدهاند زیرا به جای اینکه در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور نقشآفرینی کنند مشغول درآمدزایی نامشروع برای خود هستند.